-
امان از این کار ...
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 20:40
این روزها سر کار حسابی سرم شلوغه، انشا ا... آخر شب اگه وقت داشتم میام پست جدید میزارم
-
در سکوت ...
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 01:12
در سکوت به خلوت گزیده ام ، لب هایم لرزان از گفتن دوباره ی حدیث عشق و دوست داشتن است ، لرزه ی شانه هایم بر دیوارهای سرد، گرمی نمی یابد ، من به دنبال شور و هیاهوی روزهای تو در احوال گذشته گریانم ، مرا دریاب که باز هم غرق در روزهایم .
-
دوباره باید از احساس نوشت ...
شنبه 28 مردادماه سال 1391 03:05
دوباره باید از احساس نوشت از تمام آنچه که در ذهن پرورش می یابد و گاه به جهان عرضه نمی شود دوباره باید شروع کرد و از نو به وجود آورد آنچه که قلب ها را به هم می پیوندد و آنچه که جان می بخشد زندگانی را ، آنچه که دوباره جریان می دهد حیات را ، طلوع را ، دوباره تولد یافتن و دوباره به نور و حقیقت رسیدن را ، شاید این نیز...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 28 مردادماه سال 1391 02:18
آنچه معمولاً ما را به تدریج سست می کند و خوشبختیمان را مسموم می سازد این است که: احساس میکنیم به زودی خسته می شویم و به پایان آنچه برایمان جذاب است خواهیم رسید. " پیر تلهارد دوشاردن"
-
دلخوشی ...
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 04:35
دلخوشی روزهایم در هوایت نفس کشیدن بود، بی هوا شده ام در این روزهای بی نفس
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 مردادماه سال 1391 23:32
معجزات آنی هستند ، نمی توان آنها را از پیش طلبید. آنها معمولاٌ در لحظاتی غیر منتظره ، برای کسانی که به هیچ وجه در انتظارش هم نیستند روی می دهد. " کاترین آن پرتر "
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 مردادماه سال 1391 01:47
مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آن غولی می سازند که نامش تقدیر است. "جان اولیوید"
-
نکته بسیار زیبایی از قرآن (سوره ابراهیم آیه 41 )
شنبه 21 مردادماه سال 1391 01:23
بهترین دعا به نظر من توی این شبهاست رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ پروردگارا! مرا وپدر و مادرم و همه مؤمنان را در روزی که حساب برپا داشته می شود ،بیامرز !
-
کجا رفت آن بزرگ مرد و عاشق ...
شنبه 21 مردادماه سال 1391 01:04
شب قدر است و خون ها در دل ماست خدایا ، رب من اینجا چه غوغاست فقیر و بیکسی ، آن مرد غمگین در این کوچه چرا هم صحبتی نیست؟ همه نالان و زار در کوچه بیدار حریمی مأمنی خلوتگهی نیست + دلم که میگیره یه چیزهایی مثل شعر مینویسم ، ناگزیر از همه نویسندگان محترم که رعایت نکات دستوری رو نکرده ام پوزش میطلبم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1391 21:13
هیچ روزی از امروز ارزشمندتر نیست . " گوته "
-
درگیر یک ...
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1391 20:56
این روزها درگیر بغضی هستم که نفس هایم را محبوس ساخته است.
-
روزهای تنهایی ...
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 05:33
بر دفتر روزهای تنهایی ام می نویسم: امید داشته باش
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 05:20
انسانی که از روی نادانی به من بد می کند، من عشق بدون رنجش خودم را به او برمیگردانم. هرچه از سوی او شر بیشتری به من برسد، من خوبی افزونتری نثارش خواهم کرد. "بودا"
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 13:31
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود. "جی.کا.چسترتون"
-
برای طه عزیز
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 09:25
سلام عزیزانم این پست برای اینه که دعا کنیم برای تمام انسان هایی که توی این شب ها و روزهای عزیز درگیر دوا و دکتر و بیمارستان هستند، در حق همشون دعا کنیم که زود برگردند پیش عزیزانشون و صد البته یک دعای مخصوص برای طه کوچولوی عزیز کنیم که تازه یک ساله شده و بیمار هست . این پست جهت دعاست برای عزیز یکی از دوستای خوب...
-
سرآغازی دوباره (به مناسبت یک سالگی وبلاگم)
شنبه 14 مردادماه سال 1391 01:08
سرآغاز خواستم که نامت را بر صفحه کاغذ آذین بندم ، امّا قلم شرم کرد؛ از حیای کاغذ سپید به خود آمدم. پس تنها به یاد تو و به مهر تو می نویسم ای بی نظیر بی همتا ، که تو شادی آفرین و جان بخش عالمیانی و دوستدار زیبایی و آفریننده ی آنی. نوشته بالا اولین پستی بود که توی وبلاگم گذاشتم خیلی دوستش دارم، امروز هم به مناسبت یک...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1391 19:12
برای دیگران مفید باش. اگر نمی توانی، حداقل به آنها لطمه نزن. "دالایی لاما"
-
الهی !
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1391 19:09
گرفتار آن دردم که تو درمان آنی، بنده ی آن ثنایم ،که تو سزای آنی، من در تو چه دانم؟ تو دانی! تو آنی که گفتی که من آنم! آنی.
-
قول دادم که ...
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391 05:35
گاهی عمل کردن به قول ها خیلی سخته از دست این خواهر جون مهربون خدایا کمک کن
-
این روزها دلگیرم ...
دوشنبه 9 مردادماه سال 1391 05:08
باز هم سلامی دوباره مدتیه حس نوشتن رو ندارم، یه جورایی سخت میگذره، فقط میام سر میزنم تا یادم نره که امیدی برای رها شدن از نا امیدی ها هست.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 مردادماه سال 1391 00:02
به ندرت همسایه مان را با همان ترازویی می کشیم که خودمان را وزن می کنیم. "توماس اکمپیسی"
-
الهی !
شنبه 7 مردادماه سال 1391 23:12
چه عزیز است او که تو او را خواهی ! وربگریزد، او را در راه ، آیی. طوبی آن کس را که : تو او رایی ! آیا که : تا از ما خود که رایی؟ ( کشف الاسرار، ج اوّل ، ص 29)
-
این روزها ...
شنبه 7 مردادماه سال 1391 01:48
این روزها حس و حالم وصف نشدنیه
-
الهی !
شنبه 7 مردادماه سال 1391 00:26
شناخت تو ما را امان و لطف تو ما را عیان.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 مردادماه سال 1391 00:25
بدترین لحظه برای آدم ملحد زمانی است که واقعاً می خواهد سپاسگزاری کند، اما نمی داند از چه کسی. "دانته گابریل روستی"
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 05:23
بهتر است خود را پاک و روشن نگاه داری. تو همان پنجره ای که باید دنیا را از آن ببینی. "جرج برنارد شاو"
-
الهی!
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 05:17
نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز.
-
الهی !
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 05:57
نور تو، چراغ معرفت بیفروخت، دل من افزونی است. گواهی تو، ترجمانی من بکردند، ندای من افزونی است. قرب تو، چراغ وجد بیفروخت، همت من افزونی است. بود تو کار من راست کرد، بود من افزونی است. "خواجه عبدا... انصاری"
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 3 مردادماه سال 1391 11:42
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بد کاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند "حافظ"
-
چقدر زود می گذرد !!!
دوشنبه 2 مردادماه سال 1391 21:51
3 روز به سرعت برق و باد گذشت ، قبل از شروع شدن ماه مبارک همش یک دلهره و ترس داشتم که نکنه نتونم واجباتمو به جا بیارم ، اما خدارو شکر با کمک خودش به راحتی تونستم این روزهای اول رو به آسانی روزه بگیرم ، امیدوارم قبول شده باشه توی این روزها و شب های خوب منو از دعای خیرتون محروم نکنید دوستان خوبم