کاغذ خط خطی

خط خطی های دلم

کاغذ خط خطی

خط خطی های دلم

تنهایی

هیچ وقت تنهاتر از امروز نبوده ام که بخواهم به تنهایی فکر کنم و هیچ گاه نیز اینگونه از تو جدا نبوده ام که به جدایی بیندیشم.

چشمان بیقرار

چشمان من بیقرار بود در شب هایی که تا به صبح به انتظار حضورت بیداری می کشید.

سرود عشق

با گرمی شراره های آتشزای نگاه تو، رو به سوی فردا و طلوع دوباره زندگی گام بر می دارم، تا شاید در آواز زیبای بهاری بلبلان با بهار هماغوش شوم و سبدهای گل نسترن و نیلوفر را به دامنت به ارمغان بیاورم،تا شوق هم صدایی تو را برای سرودن نوای عشق پذیرا شوم.

نگین

در اعماق وجودم درخشش نگینی را حس می کنم که ستاره ی وجودم گشته و این قلب مغشوش و نگران را با مهر و محبت خود دگرگون ساخته است.