آنقدر اشک در چشمانم و غم در نگاه زاده گردیده که تاب زایش اندوه را هم ندارم...
آنقدر اشک در چشمانم و غم در نگاه زاده گردیده که تاب زایش اندوه را هم ندارم،
به ترانه ها که نه مرثیه های درد گوش می سپارم شاید که تو ، تویی که در منی
به التهاب لحظه هایم پایان دهی
و من این من خسته از روزها را آرامشی بخشی از عشق، از ....