کاغذ خط خطی

خط خطی های دلم

کاغذ خط خطی

خط خطی های دلم

یه دوست خوب ....

یه وقت هایی نمی دونم برای شما هم پیش اومده که یه آدم هایی وارد زندگیتون بشن، حتی اولش ندونید چه جوری میخواهید باهاشون رابطه داشته باشید اما بعد از مدتی تمام ذهنیت شما در رابطه با اونها فرق کنه ؟

شده که فکر کنید میخواهید یه دوست یه همکار ساده باشید اما اونقدر به اون طرف وابسته بشین که بهتون خیلی نزدیکتر بشه بشه یه خواهر یه برادر یا شاید یه دوست واقعی.

من این دوستو پیدا کردم حتی زمانی که نمی دونستم چه جوری باید دوستش داشته باشم، با خوبیهاش باعث شد که من تو دوستیمون کم بیارم اومدم این جا تا از این دوست خوبم تشکر کنم که توی این مدت خیلی خیلی کمکم کرده، دوست خوبم مهربونم خیلی ممنون.

خودت میدونی که اون دوست خوبه تویی مگه نه؟!!!

10) تا زمانی که انسان بتواند ستایش کند و دوست بدارد جوان می ماند.

یادگاری از گذشته ...

نوشته های این پست مربوط میشه به آذر ماه، وقتی که حال و هوای نوشتنم بود


قلم برای نگاشتن از تو به دنبال بهانه می گردد، به امید طلوع دوباره دوست داشتن و جاری شدن بر رود گفتار انسانی که همه وجودش طلب بود و عشق.

کدوم بهتره؟

تا حالا شده یه روز انقدر بی حوصله باشید که حتی صبح رمقی برای بلند شدن از تو رختخواب هم نداشته باشید بعد با خودتون خلوت کنید و سعی کنید دنبال یه کاری باشید که انگیزه ایجاد کنه براتون که شروع به حرکت دوباره کنید؟

یا یه روزی و تصور کنید که از صبح که چشم باز کردید به این امید بودید که یه لحظه فقط یه دقیقه یه زمان کوتاه برای استراحت پیدا کنید که همش یه لیوان نوشیدنی بخورید تا این تشنگی که از صبح با خودتون داشتیدورفع کنید که مزاحم سروسامون دادن کارهاتون نشه؟


به نظرتون کدوم بهتره ؟


یه روز آروم آروم یا یه روز پر از کار و تلاش؟

جوابیه به یه دوست جون

سلام دوست جونا

این نظر جواب یه دوست جونه راجع به  راهکارهایی که برای پست "تک بوق های سکوت ..." گذاشته بود، راهکارها رو تو یادگاریها بود اما گفتم اینجا دوباره بیارم تا جوابشو ببینید

راهکارها: ....

ادامه مطلب ...