کاغذ خط خطی

خط خطی های دلم

کاغذ خط خطی

خط خطی های دلم

10) تا زمانی که انسان بتواند ستایش کند و دوست بدارد جوان می ماند.

یادگاری از گذشته ...

نوشته های این پست مربوط میشه به آذر ماه، وقتی که حال و هوای نوشتنم بود


قلم برای نگاشتن از تو به دنبال بهانه می گردد، به امید طلوع دوباره دوست داشتن و جاری شدن بر رود گفتار انسانی که همه وجودش طلب بود و عشق.

کدوم بهتره؟

تا حالا شده یه روز انقدر بی حوصله باشید که حتی صبح رمقی برای بلند شدن از تو رختخواب هم نداشته باشید بعد با خودتون خلوت کنید و سعی کنید دنبال یه کاری باشید که انگیزه ایجاد کنه براتون که شروع به حرکت دوباره کنید؟

یا یه روزی و تصور کنید که از صبح که چشم باز کردید به این امید بودید که یه لحظه فقط یه دقیقه یه زمان کوتاه برای استراحت پیدا کنید که همش یه لیوان نوشیدنی بخورید تا این تشنگی که از صبح با خودتون داشتیدورفع کنید که مزاحم سروسامون دادن کارهاتون نشه؟


به نظرتون کدوم بهتره ؟


یه روز آروم آروم یا یه روز پر از کار و تلاش؟

جوابیه به یه دوست جون

سلام دوست جونا

این نظر جواب یه دوست جونه راجع به  راهکارهایی که برای پست "تک بوق های سکوت ..." گذاشته بود، راهکارها رو تو یادگاریها بود اما گفتم اینجا دوباره بیارم تا جوابشو ببینید

راهکارها: ....

ادامه مطلب ...

جا مونده های دوست داشتنی

دیروزی داشتم خونمونو جمع و جور میکردم رفتم سراغ کمدمون، وای یه لباسهایی رو در آوردم یادشون بخیر ، چقدر اون زمانا دوست داشتم یه مهمونی بشه بپوشمشون،کفش هایی رو پیدا کردم  که وای یادمه با چه شوق و ذوقی خریده بودم واسه عروسی اون یکی دختر عمو که خیلی دوستش دارم یا اون مانتویی که سوغاتی مامان بود وقتی رفته بود سفر.

فکر نکنید من کمدم کمد آقای گوپیه اما اینا اون چیزهاییه که همه ی ما داریم و به یه شکلی تو کمد هممون هست ، از اون چیزهایی که دوستشون داریم و با اینکه قدیمی شدن یا حتی دیگه هیچ بنی بشری اون مدلشو نمی پوشه بازم نمیندازیم که بره ،فقط به این خاطر که یه جورایی ازشون خاطره داریم، فقط هم منحصر به لباسو کفش نمی شه گاهی از یه شیشه عطر خالی گرفته تا یه گلی که تو فلان روز تولدمون دوست جونمون تقدیممون کرده ، به هر حال عالمی داره این خاطرات قدیمی